بیا تو عشقتو ببر
عشق و عاشقی و تفریح
یارب تو کریمی و کریمی کرم است / عاصی ز چه رو برون ز باغ ارم است
با گریه اگر ببخشی ام نیست کرم / با معصیتم اگر ببخشی کرم است . . .
در شگفتم از آنکه کوه را می شکافد تا به معدن جواهر دست یابد
ولی خویش را نمیکاود تا به مخزن حقائق برسد . . .
یاری ام ده ، تا بدون اینکه از ایمان افراد بپرسم
و بدون اینکه بدردم بخورند، همدل و همدردشان باشم .
زیرا در سودای هر انسانی ” روح تو ” خانه گزیده . . .
از من که سالهاست گفته ام “ایاک نعبد”
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین”
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم
مسئله این نیست که خدا را می بینیم یا نمی بینیم،
مسئله اینست که با خداست که می بینیم . . .
خدایا تو خود میدانی انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه زجر میکشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار است.
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
چون می نگرم او همه من، من همه اویم
در جلال، رحمانی ، در کمال، سبحانی
نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی
نه کَس به تو ماند و نه به کَس مانی
پیداست که در میان جانی، بلکه زنده به چیزی است که تو آنی
خداوندا! نان از تو می خوریم و فرمان از شیطان می بریم.
دیگران مست شرابند و من مست ساقی
مستی ایشان فانی است و از من باقی . . .
وقتی عبارت ” خدا را به یاد داشته باش ” را می خوانم
در ذهنم و در قلبم گزینه ” همیشه ” را برایش تیک می کنم . . .
خدایا چه اندازه به من لطف دارى با این نادانى عظیم من
و چقدر به من مهر دارى با این کردار زشت من
توبه بر لب ، سبحه بر کف ، دل پر از شوق گناه
معصیت را خنده می آید ز استغفار ما . . .
بیخودی پرسه زدیم، صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم،سهممان کم نشود
ما خدا را با خود، سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
ما به هم بد کردیم، ما به هم بد گفتیم
ما حقیقت هارا، زیر پا له کردیم
…و چقدرحظ بردیم، که زرنگی کردیم
روی هرحادثه ای، حرفی از مهر زدیم
از تو من میپرسم ، ما که راگول زدیم؟؟؟
خدایا ایزد منان تویی تو خدایا قادر رحمان تویی تو
تو موجودات عالم خلق کردی پدید آرنده ی کیهان تویی تو
سراسر بر جهان آفرینش محیط و صاحب فرمان تویی تو
سزاوار ثنایی و ستایش جهان دارنده و یزدان تویی تو
سریر پادشاهی در خور توست به مخلوق جهان سلطان تویی تو
بری از عیب و عار استی و از نقص شکوه و مجد و فرد و شان تویی تو
گهی عزت دهی و گاه ذلت منزه هستی و سبحان تویی تو
پناه جمله ی درماندگانی خبیر از ظاهر و پنهان تویی تو
خطاپوش و رحیمی و کریمی دل دلداده را جانان تویی تو
سمیعی و صمد فتاح و نوری ضیاء مطلق و تابان تویی تو
خلائق فانی و تو لایموتی به عالم حی و جاویدان تویی تو
عظیمی و غنی،خلاق و رزاق خدای مرسل قرآن تویی تو
علیمی و احد،جبار و قهار نشان و آیت و برهان تویی تو
تو ستار عیوب و پرده پوشی جفا و عدل را میزان تویی تو
کبیری منتقم،قدوس و خالق شکور و مالک رضوان تویی تو
دهی جان و ستانی جان ز مخلوق به دنیا اول و پایان تویی تو
Power By:
LoxBlog.Com |